خورشید ایران در پشت دیوار باغم است

مهرداد دوم اشکانی با سپاهش از کنار باغ سبزی می گذشت سایه درختان باغ مکان خوبی بود برای استراحت.
فرمانروا دستور داد در کنار دیوار بزرگ باغ لشکریان کمی استراحت کنند. باغبان نزدیک پادشاه ایران زمین آمده و از او و سربازان دعوت کرد که به باغ وارد شوند. مهرداد گفت ما باید خیلی زود اینجا را ترک کنیم و همین جا مناسب است. باغبان گفت دیشب خواب می دیدم خورشید ایران در پشت دیوار باغم است و امروز پادشاه کشورم را اینجا می بینم. مهرداد گفت اشتباه نکن آن خورشید من نیستم آن خورشید سربازان ایران هستند که در کنار دیوار باغت نشسته اند.
از این همه فروتنی و بزرگی پادشاه ایران زمین اشک در چشمان باغبان گرد آمد.
مهرداد دوم (اشک نهم) بسیار فروتن بود و همواره در کنار سربازان خویش و بدور از تجملات بود. فرمانروای شایسته ارزش سربازان را کمتر از خود نمی داند.
اشک نهم به ما آموخت ارتش ایران یگانه و یکتاست.

مزرعه کوچک من

سلام به همه

تصاویری که می بینید بوته های هندوانه هائیه که امسال تو یه گوشه از باغچه خونه کاشتم، البته  از قیافش معلومه از نوع هندوانه های اترک باشه که متعلق به همین منطقه هم هست .








غار کیارام(قدیمی ترین مکان استقرار بشر در استان گلستان)

    غار کیارام  یا غار وسط دل دل در 6 کیلومتری ضلع شرقی روستای فرنگ از توابع دهستان فارسیان ، بخش گالیکش شهرستان مینودشت قرار گرفته است. و دارای مختصات طول جغرافیایی 38 – 55 و عرض جغرافیایی 13 – 37 و ارتفاع از سطح دریا و آب های آزاد 705 متر می باشد.

      غار وسط دل دل در تیرماه و مرداد ماه 1342 خورشیدی ( 1964 م ) توسط پرفسور مک برنی مورد بررسی ، شناسایی و گمانه زنی باستان شناختی قرار گرفت . هیات عملی دانشگاه کمبریج به سرپرستی وی ، منطقه بین بابل ( مازندران ) و مشهد ( خراسان رضوی ) را مورد بررسی و بازدید قرار داد. هدف هیات علمی یاد شده ، بررسی و شناسایی مکان های پارینه سنگی جدید بود. در طول بررسی خود ، 25 دهانه غار را شناسایی نمودند که تعداد 10 دهانه آن ارزش گمانه زنی باستان شناختی داشتند. غار کیارام یک ، با مختصات طول جغرافیایی 47 55 و عرض جغرافیایی 17 37 و غار کیارام دو ، با مختصات طول جغرافیایی 47 55 و عرض جغرافیایی 14 37 در استان گلستان قرار گرفته اند. در غار کیارام دو تنها دو عدد فسیل استخوان و چند قطعه سنگ چخماق پیدا کردند.

ادامه مطلب ...

وصیت نامه قابوس ابن وشمگیر

چنین گوید جمع کننده این کتاب پندها، الامیر عنصرالمعالی کیکاوس بن اسکندر بن قابس بن وشمگیر، با فرزند خویش گیلان شاه. بدان ای پسر که من پیر شدم و ضعیفی و بی نیرویی و بی توشی بر من چیره شد و منشور عزل زندگانی را ا ز موی خویش بر روی خویش کتابتی همی بینم که این کتابت را دست چاره جویان بستردن نتواند. پس ای پسر چون من نام خویش را در دایره گذشتگان یافتم روی چنان دیدم که پیش از آنکه نامه عزل بمن رسد نامه ای دیگر در نکوهش روزگار و سازش کار و بیش بهرگی جستن از نیک نامی یاد کنم و ترا از آن بهره کنم بر موجب مهر خویش، تا پیش از آنکه دست زمانه ترا نرم کند تو خود بچشم عقل در سخن من نگری فزونی یابی و نیک نامی در دو جهان، و مبادا که دل تو از کار بستن بازماند که آنگه از من شرط پدری آمده باشد؛ اگر تو از گفتار من بهره نیکی نه جویی و جویندگان دیگر باشند که شنودن و کار بستن نیکی غنیمت دارند و اگرچه سرشت روزگار برانست که هیچ پسر پند پدر خویش را کاربند نباشد، چه آتش در دل جوانان است از روی غفلت پنداشت خویش ایشان را بران نهد که دانش خویش برتر از دانش پیران بینند، و اگرچه این سخن مرا معلوم بود مهر پدری دل سوزگی پدران مرا نگذاشت که خاموش باشم؛ پس آنچه از موجب طبع خویش یافتم در هر بابی سخنی چند جمع کرده و آنچه بایسته تر بود و مختصرتر درین نامه نبشتم.

ادامه مطلب ...

گنبدکاووس

نام گنبد کاووس از نام، قابوس بن وشمگیر - یکی از حاکمان آل زیار (366-403 هـ . ق) که از سال 315 تا 470 هجری قمری در گرگان و طبرستان حکومت داشتند - گرفته شده است. جرجان در اثر تهاجمات تیموریان و مغول ها از بین رفت و بعدا شهر گنبد بنا گردید که در سال 1316 هجری شمسی گنبدکاووس نامیده شد. نقشه اصلی این شهر در اوایل سلطنت رضا شاه توسط مهندسان آلمانی طراحی و به مرحله اجرا گذاشته شد و از شهرهایی است که با اصول شهرسازی مدرن طراحی شده و فاقد هر گونه معابر تنگ و پر پیچ و خم است. این شهر امروزه از شهرهای زیبا و دیدنی استان گلستان محسوب می شود. گنبد کاووس در 55 درجه و 9 دقیقه درازای جغرافیایی و 37 درجه و 15 دقیقه پهنای جغرافیایی و بلندی 45 متر بالاتر از سطح دریا قرار دارد. مرکز شهرستان گنبدکاووس در 19 کیلومتری شمال جاده گرگان – مشهد و در 226 کیلومتری شمال خاوری شهر ساری مرکز استان مازندران است. همسایه های‌گنبدکاووس‌ازشمال‌جمهوری‌ترکمنستان، از جنوب شهرستان شاهرود، از خاور مینودشت، از شمال باختری بندر ترکمن، از باختر گرگان و علی آباد هستند. آب و هوای آن معتدل و مرطوب است و میزان بارش سالانه حدود 500 میلی متر است. گنبدکاووس دارای آب و هوای مساعد و خاکی حاصل‌خیز است. آب کشاورزی از رودها و چاه ها فراهم می شود و محصولات کشاورزی عبارتند از: گندم، جو، پنبه، بنشن، و میوه جات. پنبه، گندم، غلات و بنشن از صادرات این شهرستان هستند. حصیربافی، سبد بافی، نمدمالی، زیلو بافی، گیوه دوزی، پارچه بافی، مصنوعات چوبی، چرم سازی، ریسندگی و گلیم بافی مهم ترین صنایع دستی مردمان این ناحیه از استان گلستان را تشکیل می‌دهند.

داستان عشق

پسری جوان که یکی از مریدان شیفته شیوانا بود، چندین سال نزد استاد درس معرفت و عشق می آموخت. شیوانا نام او را "ابر نیمه تمام" گذاشته بود و به احترام استاد بقیه شاگردان نیز او را به همین اسم صدا می زدند. روزی پسر نزد شیوانا آمد و گفت دلباخته دختر آشپز مدرسه شده است و نمی داند چگونه عشقش را ابراز کند!؟ شیوانا از "ابر نیمه تمام" پرسید:" چطور فهمیدی که عاشق شده ای؟!"
پسر گفت:" هرجا می روم به یاد او هستم. وقتی می بینمش نفسم می گیرد و ضربان قلبم تند می شود. در مجموع احساس خوبی نسبت به او دارم و بر این باورم که می توانم بقیه عمرم را در کنار او زندگی کنم!"
شیوانا گفت:...

" اما پدر او آشپز مدرسه است و دخترک نیز مجبور است به پدرش در کار آشپزی کمک کند. آیا تصور می کنی می توانی با کسی ازدواج کنی که برای بقیـه همکلاسی هایت غذا می پزد و ظرف های غذای آنها را تمیز می کند."
"ابرنیمه تمام" کمی در خود فرو رفت و بعد گفت:" به این موضوع فکر نکرده بودم. خوب این نقطه ضعف مهمی است که باید در نظر می گرفتم."
شیوانا تبسمی کرد و گفت:" پس بدان که عشق و احساس تو به این دختر هوسی زودگذر و التهابی گذرا بیش نیست و بی جهت خودت و او را بی حیثیت مکن!"
دو هفته بعد "ابر نیمه تمام" نزد شیوانا آمد و گفت که نمی تواند فکر دختر آشپز را از سر بیرون کند. هر جا می رود او را می بیند و به هر چه فکر می کند اول و آخر فکرش به او ختم می شود." شیوانا تبسمی کرد و گفت:" اما دخترک نصف صورتش زخم دارد و دستانش به خاطر کار، ضخیم و کلفت شده است. به راستی بد نیست که همسر تو فردی چنین زشت و خشن باشد. آیا به زیبایی نه چندان زیاد او فکر کرده ای! شاید علت این که تا الان تردید کرده ای و قدم پیش نگذاشته ای همین کم بودن زیبایی او باشد؟!" پسر کمی در خود فرو رفت و گفت:" حق با شماست استاد! این دخترک کمی هم پیر است و چند سال دیگر  شکسته می شود. آن وقت من باید با یک مادربزرگ تا آخر عمر سر کنم!"
شیوانا تبسمی کرد و گفت:" پس بدان که عشق و احساس تو به این دختر هوسی زودگذر است و التهابی گذرا بیش نیست پس بی جهت خودت و او را بی حیثیت مکن!"
پسرک راهش را کشید و رفت. یکی از شاگردان خطاب به شیوانا گفت که چرا بین عشق دو جوان شک و تردید می اندازید و مانع از جفت شدن آنها می شوید. شیوانا تبسمی کرد و پاسخ داد:" هوس لازمه جفت شدن دو نفر نیست. عشق لازم است و "ابر نیمه تمام" هنوز چیزهای دیگر را بیشتر از دختر آشپز دوست دارد."
یک ماه بعد خبر رسید که "ابر نیمه تمام" بی اعتنا به شیوانا و اندرزهای او درس و مشق را رها کرده است و نزد دختر آشپز رفته و او را به همسری خود انتخاب کرده است و چون شغلی نداشته است در کنار پدر همسر خود به عنوان کمک آشپز استخدام شده است.
یکی از شاگردان نزد شیوانا آمد و در مقابل جمع به بدگویی "ابر نیمه تمام" پرداخت و گفت: " این پسر حرمت استاد و مدرسه را زیر پا گذاشته است و به جای آموختن عشق و معرفت در حضور شما به سراغ آشپزی رفته است. جا دارد او را به خاطر این بی حرمتی به مرام عشق و معرفت از مدرسه بیرون کنید؟!"
شیوانا تبسمی کرد و گفت:"دیگر کسی حق ندارد به کمک آشپز جدید مدرسه "ابر نیمه تمام" بگوید. از این پس نام او "تمام آسمان" است. اگر من از این به بعد در مدرسه نبودم سوالات خود در مورد عشق و معرفت را از "تمام آسمان" بپرسید. همه این درس و معرفت برای این است که به مرحله و درک "تمام آسمان " برسید. او اکنون معنای عملی و واقعی عشق را در رفتار و کردار خود نشان داده است."

سفر

طبق پیام و شعار سازمان جهانی گردشگری در سال ۱۹۸۳ میلادی، سفر کردن یک حق و یک مسئولیت شناخته شده است. قبل از آن، سفر کردن یک نوع سبک زندگی به شمار می‌رود که در میان مردمان جهان رواج داشته و دارد و اما بعد از آن و در زمان حاضر، شاید خیلی دور از ذهن نباشد که سفر کردن را به عنوان هنر، بررسی و تحلیل کنیم.
هنرها را به هنرهای دستی، هنرهای ترسیمی، هنرهای نمایشی و … طبقه بندی می‌کنند و از آن‌جا که امروز روابط عمومی، به عنوان هنر هشتم قلمداد می‌شود، می‌توان آن را جزو هنرهای رفتاری دانست. چنان‌که سفر کردن هم به عنوان هنر، می‌تواند جزو دسته همین هنرهای رفتاری باشد.
برای رسیدن به منطقی قابل قبول در این بحث، ابتدا می‌بایستی سفر و انگیزه‌های آن را بشناسیم .

ادامه مطلب ...

انتخاب درست

زنی از خانه بیرون آمد و سه پیرمرد را با ریش های بلند جلوی در دید.
به آنها گفت: « من شما را نمی شناسم ولی فکر می کنم گرسنه باشید، بفرمائید داخل تا چیزی برای خوردن به شما بدهم.»
آنها پرسیدند:« آیا شوهرتان خانه است؟»
زن گفت: « نه، او به دنبال کاری بیرون از خانه رفته.»
آنها گفتند: « پس ما نمی توانیم وارد شویم.»
عصر وقتی شوهر به خانه برگشت، زن ماجرا را برای او تعریف کرد.
شوهرش به او گفت: « برو به آنها بگو شوهرم آمده، بفرمائید داخل.»
زن بیرون رفت و آنها را به خانه دعوت کرد. آنها گفتند: « ما با هم داخل خانه نمی شویم.»
زن با تعجب پرسید: « چرا!؟» یکی از پیرمردها به دیگری اشاره کرد و گفت:« نام او ثروت است.» و به پیرمرد دیگر اشاره کرد و گفت:« نام او موفقیت است. و نام من عشق است، حالا انتخاب کنید که کدام یک از ما وارد خانه شما شویم.»
زن پیش شوهرش برگشت و ماجرا را تعریف کرد. شوهر گفت:« چه خوب، ثروت را دعوت کنیم تا خانه مان پر از ثروت شود! » ولی همسرش مخالفت کرد و گفت:« چرا موفقیت را دعوت نکنیم؟»
عروس خانه که سخنان آنها را می شنید، پیشنهاد کرد:« بگذارید عشق را دعوت کنیم تا خانه پر از عشق و محبت شود.»
مرد و زن هر دو موافقت کردند. زن بیرون رفت و گفت:« کدام یک از شما عشق است؟ او مهمان ماست.»
عشق بلند شد و ثروت و موفقیت هم بلند شدند و دنبال او راه افتادند. زن با تعجب پرسید:« شما دیگر چرا می آیید؟»
پیرمردها با هم گفتند:« اگر شما ثروت یا موفقیت را دعوت می کردید، بقیه نمی آمدند ولی هرجا که عشق است ثروت و موفقیت هم هست!

منشور کوروش چینی هم به بازار آمد


پژوهش‌های زبان‌شناسی یک متخصص زبان‌های خاور نزدیک روی دو قطعه استخوان فسیل شده اسب که در موزه شهر ممنوعه نگهداری می‌شوند، منجر به شناسایی نسخه چینی منشور کورش شد.

گفته می‌شود که قدمت این استخوان‌ها به دوره سلطنت هخامنشیان بازمی‌گردد و مطالعه روی نوشته‌های این کتیبه همچنان ادامه دارد.


منشور روی استخوان

دو قطعه استخوان فسیل شده اسب به‌تاز‌گی در چین شناسایی شده که تاریخ ساخت آن احتمالا به حدود سال های حکمرانی کوروش بازمی گردد. از قرار معلوم این آثار باستانی حاوی رونوشتی خلاصه شده از منشور کوروش هستند که در ازاء هر 20 نگاره میخی استوانه کوروش یک نگاره دارد.


ادامه مطلب ...