چرا قدر نمی دانیم؟

استان گلستان  یکی از مناطق بهشتی ایران و طبیعت در این استان نهایت زیبایی رو داره و کوه و جنگل و آب و آبشار و رود در کنار هم در این طبیعت جلوه هایی رو پدید میارن که شاید کمتر کسی نمونه اینها رو دیده باشه .


روستای پنو یکی از روستاهای شهرستان گالیکش در این استان و دارای طبیعتی واقعا غیر قابل وصفه، تا بحال دو بار به همراه گروه خودمون یعنی مارِسا به طبیعت نهفته در دل جنگل های این روستا سر زدیم، غار و حمام خدایی، آبشار هایی زیبا و صخره ها و تالابی که بر اثر سالها جدال و مبارزه بین آب و سنگ به زیباترین شکل جلوه ای منحصر بفرد به این منطقه دادن، اما افسوس و صد افسوس به حال این طبیعت زیبا که اگر بی مبالاتی و بی مسئولیتی ما آدمهای از خود راضی نبود شاید امروز یکی از بهترین مناطق گردشگری این استان و یا حتی کشور می شد.

حقیقتا، حق ماست اگر طبیعت خشم خود را برما آشکار سازد و جواب این کفران نعمت های ما را با سیل و زلزله و رانش زمین بدهد تاشاید یکی پیدا شود و بگوید اینها بدلیل، بی رحمی های ما نسبت به طبیعت است .

سالها از سیل گلستان گذشته ولی خاطراتش هنوز از یاد مردم نرفته ولی گویا از خاطر مسئولان رفته که هنوز پس از گذشت چندین سال، چاره ای برای جبران خسارات وارده به طبیعت نکرده اند. 

سازمان حفاظت محیط زیست، جنگلبانی و محیط بانی گلستان چه می کنند که هنوز آب رودخانه پنو مملو از زباله و کثافت است، در گوشه و کنار رود و دیواره های آبشار، تنها چیزی که می توان یافت ظروف یکبارمصرف و پلاستیک ها وبطری های نوشابه هایی است که همراه با فاضلابی که از بالادست وارد آب رودخانه می شود، تمام زیبایی و شکوه این منطقه را در خود فرو برده و از این منطقه که شاید روزگاری مأمنی امن برای حیات وحش بوده را به زباله دانی از مواد مصرفی ما انسانها مبدل ساخته و فاضلاب همراه با آب رودخانه که از استان همجوار و روستا و شهرهای بالادست رود همراه با آب رودخانه به این منطقه وارد می شود، بر آلودگی این محل افزوده است . و شاید در آینده ای نه چندان دور به علت احداث سدی در بالادست این رود دیگر قطره آبی هم به این منطقه وارد نشود و خشکی برآنجا حکم فرما شده و در آن هنگام زباله های موجود در آب رودخانه به خوبی آشکار گردند .

تنها در این منطقه شاهد چنین وضعی نبوده ایم، آبشار لوه هم دارای چنین معضلی بوده و هست وشاید هزاران نقطه دیگر در طبیعت این استان و کشور شاهد اینگونه نا مهربانی های ما باشند و ما که هر سال سمینار و کنفرانس و راهپیمایی برای نجات زمین و طبیعت وهوای پاک برگزار کرده و هزینه های گزاف صرف این امور میکنیم، شده یک بار در جریان این برنامه ها به طبیعت رفته زباله ای از زباله هایی  که خودمان در سفرها و خوش گذرانی هایمان در طبیعت به آن هدیه داده ایم، برداشته و طبیعت را دوباره پاک و زیبا سازیم ؟

ما که دم از فرهنگ و تمدن و دین و ایمان میزنیم چرا اینگونه کفران نعمات پروردگار را کرده این موهبت های الهی را که خداوند برای آرامش یافتن و جلای روحمان به ما هدیه داده را اینگونه از بین می بریم .

براستی ، چرا قدر نمی دانیم ؟


نظرات 1 + ارسال نظر
حسین 1390/07/05 ساعت 15:40

احسنت داداشی

سپاس

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد