دهه 80؛‌ سالهای سخت میراث فرهنگی

مصاحبه ی دبیر انجمن ایران شناسی کهن دژ با خبرگزاری میراث فرهنگی درباره ی سالهای سخت میراث فرهنگی درتاریخ 3 اردیبهشت 1390

http://www.chn.ir/news/?section=2&id=52322

دهه 80؛‌ سالهای سخت میراث فرهنگی

در حال حاضر آزمون و خطا و تصمیمات سلیقه‌ای در میراث فرهنگی، ساختار بناها و محوطه‌ها را شکننده و دچار چالش کرده است به طوری که از بین رفتن بخش اعظمی از بافت های تاریخی و خروج خانه های تاریخی از ثبت ملی و تخریب های متعدد محوطه های تاریخی را به دنبال داشته است.
خبرگزاری میراث فرهنگی ـ گروه میراث فرهنگی ـ درحال حاضر آزمون و خطا و تصمیمات سلیقه ای در سطوح کلان مدیریتی وتغییرات پی درپی باعث شده ساختاربناها و محوطه های تاریخی دچار چالش شود به طوری که از بین رفتن بخش اعظم از بافت های تاریخی و خروج خانه های تاریخی از ثبت ملی و تعرض به حریم و عرصه آثار ملی و تخریب های متعدد باعث شد دهه 80 نتایج خوشایندی برای میراث فرهنگی به همراه نداشته باشد.  
 

به گزارش CHN؛ بسیاری از بافت های تاریخی خالی از سکنه و تخریب می شوند، خانه هایی ارزشمند با ویژگی های معماری منحصربه فرد توسط مالکان از ثبت خارج می شوند، بناها و بافت های تاریخی باهدف نوسازی به پاساژو... تبدیل می شوند و متولیان میراث فرهنگی درمواجه با بحران های موجود از عهده دفاع از حریم خود برنمی آیند. کارشناسان دهه 80 تا 90 را اینطور ارزیابی می کنند.
 
کاظمی مدیر داخلی پیشین محوطه های میراث جهانی تخت جمشید سال‌های 80 تا 90  را به 3 دوره تفکیک کرد و گفت: این تفکیک‌ها ارتباط مستقیم با ساختارهای مدیریتی کلان دارد. به طوری که پایگاه های میراث جهانی بخش عمده ای از محوطه ها را تشکیل می دهند و درواقع یکی از بزرگترین چالش‌ها گریبانگر پایگاه های میراث جهانی است.
 
وی افزود: محوطه های تاریخی را باید در قالب 3 گروه دسته بندی کرد.1- میراث جهانی 2- میراث ملی 3- میراث استانی. که در دهه 80 ما شاهد بزرگترین تغییرات وفشارهای مالی به دنبال تصمیم گیری هایی که درسطوح کلان انجام می شد بر این محوطه‌ها بودیم.
 
کاظمی با اشاره به دوره اول که اوایل دهه 80 را شامل می شود ادامه داد: در این دوره پایگاه ها با مشکلات مالی بسیاری دست و پنجه نرم می کردند اما مدیریت مالی بهینه ای وجود داشت به طوری که بودجه ها کاملا تفکیک شده و پایگاه نیز از استقلال  مالی برخوردار بود. همین امر باعث شد فعالیت های پژوهشی از قبیل تحقیق و مطالعات و همچنین موضوعات اجرایی از جمله حفاظت و مرمت و برنامه های توسعه گردشگری از نظم و ساماندهی کافی برخوردار باشد. در مجموعه تخت جمشید بودجه زیاد نبود اما به دلیل ساختار مدیریتی بهترین روند رشد را درمطالعات و تحقیقات داشتیم.
 
وی دوره دوم را  دوره انتقالی دانست وگفت: باتوجه به اینکه ساختارها در حال تفکیک شدن بود وسیاست دوگانه ای در پیش گرفته شده بود اما همچنان الگوی مالی و اجرایی به با رویه پیشین و مدیریت مدیران پایگاه در حال انجام بود و فعالیت های پژوهشی باهمان چارت تشکیلاتی به صورت کج دار مریض ادامه پیدا کرد.
 
اما دوره سوم که از سال 85 آغاز شد،سیاست های میراث فرهنگی کاملا تغییر کرد به طوری که عدم تخصص کادر مدیریتی باعث تغییرات عمده در محوطه های تاریخی شد. این درحالی بود که تلاش های فراوانی برای جذب بودجه های بیشتر انجام شد اما علیرغم تلاش برای مجموعه های تاریخی این هزینه ها تنها به ساختاررفاهی کارمندان درتهران و برگزاری همایش ها و مراسم های اختصاص داده شد.
وی افزود: این درحالی است که در دوره سوم نیز با از بین رفتن استخراج مالی پایگاه ها،محوطه های جهانی از جمله مجموعه جهانی تخت جمشیددچار با لطمات بسیاری مواجه شد به طوری که بودجه های پژوهشی به صورت کامل از بین رفتن و به یک دهم کاهش پیدا کرد. درحال حاضر به جرات می توان گفت دردوره سوم حتی یک کار پژوهشی در مجموعه تخت جمشید انجام نشده است. این درحالی است که طی این 3 سال گذشته روند فعالیت های اجرایی  به لحاظ حفاظت و مرمت هرساله یک سوم کاهش پیدا کرده است. و این کاهش هیچ ربطی به تخصیص بودجه از تهران ندارد. درواقع از بین رفتن بودجه و استقلال مالی پایگاه ها بود چرا که این بودجه به معاونت میراث استان واریز می شد و مشکلات مالی و اجرایی و اختلاف سلیقه ها در مدیریت متولیان میراث فرهنگی فارس و مشخص نبودن سلسله مراتب مدیریتی باعث شد که مجموعه جهانی تخت جمشید با داشتن 200 پرسنل بیشترین تاثیرات و آسیب ها را متحمل شد.
وی همچنین تاکید کرد:ساختار میراث فرهنگی ساختاری شکننده است و هرگونه آزمون و خطا در مجموعه این آثار دیگر برگشتی نخواهد داشت.
 
بافت های تاریخی نیازمند نجات بخشی
بابک مغازه ای دبیر انجمن کهن‌دژ یکی از مهمترین موارد تخریب را مربوط به  بافت های تاریخی دانست و گفت: ارزش یک بافت تاریخی به دلیل گستردگی و تنوع در نمادها و اشکال معماری و شیوه های زیستی و منحصربه فرد بودن است و از بین رفتن آن نیز اتفاق جبران ناپذیری است چراکه ارزش یک بافت تاریخی بسیاربیشتر از تک تک ساختمان های موجود است.
 
وی افزود: در بافت تاریخی می توان به جزئیات موجود در شیوه های زندگی و روابط متقابل بخش های مختلف یک جامعه شهری و تاثیرات متقابل معماری بر جامعه و جامعه بر معماری پی برد. و به این دلایل حفظ بافت های تاریخی حتی بسیار ارزشمندتر از تک نمونه های معماری این بافت ها هستند. این درحالی است که بسیاری از شهرها با تخریب بافت های تاریخی و تخلیه سکنه و در خوشبینانه ترین شرایط تبدیل بناها به رستوران و یا مهمانسرا است که ابتدائی ترین کاربری ممکن برای این بناهاست.
 
وی با تاکید براینکه درآخرین سالهای دهه 80-90 شاهد خروج تعجب برانگیز برخی از همین تک بناهای باقیمانده از فهرست آثارملی هستیم ادامه داد: درآخرین سالهای دهه 80-90 شاهد خروج تعجب برانگیز برخی از همین تک بناهای باقیمانده از فهرست آثارملی هستیم آن هم در شرایطی که با یک نگاه منطقی می توان موارد ذکر شده در فهرست آثار ملی را گنجینه هایی متعلق به امروز و فردای این ملت دانست.چراکه حتی قدم زدن دریک بافت تاریخی می تواند برای ساکنین شهرهای مدرن امروزی دارای ارزشهای فکری فرهنگی بسیاری باشد. تورهای یک روزه ای که در این بافت ها برنامه ریزی شود به طوری که در کشورهای پیشرفته محقق شده به تنهایی دارای نتایج و تحولات فکری است.
 
وی با اشاره به اینکه  که بافت های تاریخی باید به صورتی حفظ شود که همچون کشورهایی با قدمت بسیار زندگی و فعالیت روزمره اجتماعی درچهارچوب این بافت ها جریان داشته باشد گفت: برای مثال در کشور ترکیه و درشهر مدرن آنکارا بخش اصلی بافت تاریخی این شهر که شکلی قلعه مانند دارد به عنوان آنکارای قدیم حفظ شده است و همچنان زندگی درآن جاری است و گردشگران می توانند حداقل یک روز خود را در این مکان بگذارند. میراث فرهنگی دکوراسیون نیست و حفظ بافت های تاریخی باید به صورتی حفظ شود که علاوه بر علاقمندی دارای منفعت باشد به صورتی که زندگی در این بافت برای آنان از ارزشمندی خاص برخوردار باشد چرا که ما تاثیر محیط، تاثیراقلیم دربافت تاریخی وجود دارد.
 
شاهین سپنتا، فعال حوزه میراث‌فرهنگی اصفهان نیز در ادامه افزود: من فکر می کنم در ده سال گذشته باتوجه به تنوع و گستردگی مسئولیت متولیان و بودجه کم به فعالیت ها مکانش فراهم نشد. درخصوص بناو محوطه ها این امکان فراهم نشد. باتوجه به اینکه نیاز به مرمت و بازسازی در برنامه ریزی ها باید جای بیشتری به این بخش دهیم. همچنین توسعه کادرفنی میراث فرهنگی و بودجه کافی برای مراقبت و محافظت به این بخش اختصاص داده شود. درحال حاضر در 3 محور دچار نقصان هستیم. 1- برنامه ریزی 2- تخصیص بودجه 3- توسعه نیروی انسانی چرا که هم اکنون بخشی از پروژه های کاوش و مرمتی محوطه ها و بناها متوقف هستند. به طوری که بناها مستلزم بودجه و محوطه ها نیازمند کاوش و محافظت هستند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد